×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

تنها مانده

تنها مانده

عشقي

یادته یه روزی بهم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده .... گفتم اگه بارون نیومد چی؟؟ گفتی اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره .... گفتم یه خواهش دارم ؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهامنزار .... !! گفتی به چَشم .... !! حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره .... و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی

بمان در کنارم که با وجودت به من آرامش می بخشی ... که گر ز پیشم روی جان و روحم را با خود می بری... بمان که با بودنت جان تازه برگیرم ..... بمان که شاید با بودن به او نزدیک شوم که مرا از دست برگیرد و به سوی خود کشد... جانم بگیرد برای خود ولی،مرا از خود نراند که بی بودنش ز عالم هیچ نیست مگر که او بخواهد

صحبتي شد كه خدا باب نجاتي بفرست  تلخي زائقه را شاخه نباتي بفرست

حل شود مشكل ما با گل روي مهدي   از چه خاموش نشستي صلوتي بفرست

خدا حافظ همين حالا همين حالا که من تنهام/خدا حافظ به شرطي کي بفهمي تر شده چشمام/خدا حافظ کمي غمگين به ياد اون همه ترديد/به ياد اسموني که من و از چشم تو ميديد/اگه گفتم خداحافظ نه اين که رفتنت سادست/نه ان که ميشه باور کرد باور کرد دوباره اخر جادست/خداحافظ واسه اين که نبندي دل به روياها/بدوني بي تو با تو همين کسر اين دنيا/خداحافظ خداحافظ همين حالا/ خدا حافظ

وصیت من: روز مرگم هرکه شیون کرد از دور و برم دور کنید همه را مست و خراب از می و انگور کنید مرد غسال مرا سیر شرابش بدهید مست مست از همه جا حال خرابش بدهید بر مزارم مگذارید بیاید واعظ پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ جای تلقین به بالای سرم دف بزنید شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید روز مرگم وسط سینه‌ی من چاک زنید اندرون دل من یک قلم تاک زنید روی قبرم بنویسید وفادار برفت آن جگر سوخته خسته از این ديار برفت...

یکشنبه 10 بهمن 1389 - 9:22:36 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

10061 بازدید

7 بازدید امروز

1 بازدید دیروز

24 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements